سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 بیایید کاری بکنیم! - انتظار

بیایید کاری بکنیم!

جمعه 89 بهمن 29 ساعت 9:27 عصر

 

بیایید کاری بکنیم

 

اگر که من و تو، همان کاری را بکنیم که همه می کنند؛ قطعاً، به همان نتیجه ای خواهیم رسید که همه می رسند. از راهکارهای تکراری و همیشگی، هرگز نمی توان به دستاوردهای نو و غیرتکراری رسید:

به هرزه، بی می و معشوق عمر می گذرد

                                    بطالتم بس، از امروز کار خواهم کرد

به یاد چشم تو، خود را خراب خواهم ساخت

                                    بنای عهد قدیم استوار خواهم کرد

                                                                                              (حافظ)

دعای عهد قدیم فقط خواندنی نیست؛ کار کردنی- هم- هست، به کار بردنی - هم- هست.

دعای عهد پیمان نامه ایست که - حتماً- به امضای دو طرف باید برسد؛ وگرنه، نه معنا دارد و نه موجودیت! پیمان شکنی ریشه در نادانی و سست عهدی دارد.

نمی شود ندانست و کاری کرد!

آن که نمی داند چه کند، در واقع دارد کاری نمی کند؛ و ای کاش اصلاً کاری نمی کرد! پیامبر دل­آگاه و دلسوزمان - حضرت ختمی مرتبت (صلی الله علیه و آله و سلم)- با دلشوره ایی دلسوزانه می گفت: «آن که نادانسته کاری می کند، به جای آنکه کار را درست کند، خراب تر هم خواهد کرد!»

[نهج الفصاحه/سخن شماره 3058]

توبه و تغییر، تنها راه برای کار کردن است.

انقلاب، دیگرگون سازی ست: انقلاب، دیگرگون شدن است. انقلاب، دیگرگون کردن است.

و «خلاقیت»، یعنی اینکه شما کاری بکنید که تا کنون نمی کرده اید؛ و در نتیجه، به دستاوردی نایل شوید که تا کنون در دنیایتان نبوده است.

«انتظار» هم نوعی انقلاب است.

«انتظار» هم نوعی خلاقیت است. از «خلاقیت انتظار» می باید به طور «خلاقانه» بهره گرفت.

وگرنه، همین انتظاری که می توانست بهترین «فرصت» برای «زمین» و «زمان» باشد، به صورت بدترین «تهدید» رخ می تواند نمود!

بیایید کاری بکنیم،

 

و با «مدیریت تهدیدها»، بهترین فرصت های انسان و جهان را، بیافرینیم.

از هر فرصتی که به خوبی استفاده نکنیم؛ باور کنید که خودش به بدترین تهدید، تبدیل خواهد شد.

نمی شود کاری نکرد، و به جایی رسید؛ و شاید «مسئله شناسی» نخستسین کاری باشد که باید کرد. آن کس که مسئله هایش را نمی شناسد، و یا اگر می شناسد، آنها را نمی تواند دسته بندی و اولویت بندی کند، حتماً شکست خواهد خورد! ... اما، آن که مسئله خودش را - مسئله اساسی و حیاتی خودش را- به خوبی شناخته است، به واقع در راه نوآوری و «مهندسی مجدد زندگی» گام نهاده است. «خلاقیت»، دوباره دیدن است؛ و «نوآوری»، دست دادن با آینده یی ست که آمدنی ست!

بیایید کاری بکنیم

 

 


نوشته شده توسط :

نظرات دیگران [ نظر]